سال 1392 تموم شد

دختر عزیز مامان که حالا دیگه واسه خودت خیلی خیلی خانم شدی و همه جا با افتخار میگی که 5 سالت

سال 92 هم با همه خوبی ها و بدی هاش تموم شد و ما وارد سال 93 شدیم امسال سال اسب و همه میگن سال خوبیه خدا کنه که این طوری باشه برای همه مردم جهان و ایران عزیزمون و مخصوصا برای دختر خانمی مامانی . تو سالی که گذشت دخترم کلی بزرگ شد یه عالمه شعرهای قشنگ یاد گرفت حدود 10تا از سوره های کوچیک قرآن و با شعرو معنی حفظ کرد. نقاشی های خیلی عالی کشیدی نقاشی هایی که گاهی اوقات واقعا مامان و انگشت به دهن میذاشت . سال پیش مامانی گرفتار یه دردی شد که خیلی اذیتش کرد ولی خوب خدا رو شکر همه چی خوب شدو به خیر و خوشی گذشت تو خانمی همیشه با اون دستهای ناز کوچیکت دست به آسمون میبری و برای مامان و بابا و بقیه دعا میکنی واقعا تا ما تورو داریم هیچ غمی نداریم تو بزرگترین پارتی ما هستی پیش خداوند یه فرشته کوچولوی نازنین

باران هم داره بزرگتر میشه و برای تو یه همبازی دختر مهربون مامان خیلی دختر داییش و دوست داره و همیشه به فکرش البته تو با مهرنوش بیشتر همسن و سالی و حسابی هم با هم بازی میکنید ولی خوب یه کمی وقتی شما دو تا باهمید بقیه رو اذیت میکنید یه شیطونیهای میکنید که صدای بقیه درمیاد.

امیدوارم تو سال جدید بیشتر بتونم به وبلاگت سر بزنم و برات بنویسم و خاطرات روزهای خوبی کودکیت رو برات به یادگار بزارم

خیلی دوستت دارم عزیزم تو عزیزترین چیزی هستی که من تو دنیا دارم همیشه برای من بمون و سلامت باش. بوس