آرمیتاآرمیتا، تا این لحظه: 14 سال و 9 ماه و 13 روز سن داره

آرمیتا دختراهورامزدا

عید 93

1393/1/27 12:46
نویسنده : محبوب
235 بازدید
اشتراک گذاری

جیگر مامانی یک سال دیگه هم گذشت و ما وارد سال ٩٣ شدیم مثل همیشه و همه عیدها بیشترین ذوق مامانی هدیه های خانم کوچولو بود

niniweblog.com

  و هفت سینی که با سلیقه و نظر تو چیده شد کلی به هر دوتامون خوش گذشت.

niniweblog.com

 مراسم تخم مرغ رنگ کردن و که دیگه نگو چیکار که نکردیم باهم خیلی باحال بود niniweblog.comسال خوبی روشروع کردیم و روزهای اول هم برامون خوب بود.  امسال عید مامان بزرگ با عمه مهری رفته بود شمال چند باری که صحبت کردیم تعارف کردند که ما هم بریم پیششون که شاید ای کاش میرفتیم و عمو رضا رو برای آخرین بار می دیدیم می دونی دخترم دنیا یه موقع هایی با بردن یکی از عزیزامون حسابی تو شوک میزارمون امسال هم این کارو با ما کرد. شوهر عمه مهری آقا رضا روز پنجم عید در حالی که مشکلی نداشت و کنار دریا با فرهاد ورزش میکرده قلبش میگیره و متاسفانه برای همیشه چشم به روی دنیا می بنده اینجوری بود که عید امسال ما عزادار شدیم و هنوزم هم تو شوک هستیم خدا رحمتش کنه و روحش شاد باشه.

niniweblog.com

بیشتر روزهای عیدمون که اینطوری گذشت و من نتونستم مثل همیشه دختر گلم رو زیاد تفریح و گردش و بیرون ببرم ولی خوب بهار چون هوا خوب بهت قول دادم که همه آخر هفته هارو حتما پارک یا پیکنیک و باغ وحش و گردش ببرم تو هم خیلی راضی به نظر میرسی.تو ایام عید چند باری برای مهد و دوستات دلتنگی کردی و دلت میخواست که ببینیشون ولی کلا از اینکه هممون تو خونه و باهم بودیم خیلی خوشحال و راضی بودی    همیشه میگی نمیشه ما همیشه خونه بمونیم و باز من باید کلی برایت توضیح بدم که ...   niniweblog.com سیزده بدر هم کنار یه رودخونه بودیم که تو و مهرنوش تا تونستید آب بازی کردید خوب شد که کلی لباس برات برداشته بودم و هی لباسهای خیست رو عوض کردم با این حال چون مامانی مریض بود و تو زمینه بیماری رو داشتی بعد از این آب بازی مریض شدی حسابی و تا چند روز دارو خوردی و استراحت کردی تا کمی بهترشدی. در ضمن پارک عمو حسین رو خیلی دوست داری و اونجا که میری با مهرنوش حسابی بازی میکنی و خودت و خسته میکنی این هفته هم دوچرخه سواری مفصلی کردین و خیلی خوشحال بودی.عمه لیلا و عمه خانم هم ایام عید رو مکه بودند و اون هفته که سوغاتی ها مون رو آوردند به سفارش مامانی دو تا پیرهن خیلی خوشگل برای خانم گلی خریدن که خیلی بهت میاد. niniweblog.com و خوشگل .درضمن رابطه تو و فرهود هم خیلی خوب شده و خوب با هم کنار میاین و بازی میکنین مدام هم میپرسی پس فرهود اینا کی میان خونه ما . امسال که بزرگتر شدی برنامه نوروزی کلاه قرمزی رو خیلی بیشتر دوست داشتی و تو خونه مدام با مامانی راجع بهشون صحبت میکنی خیلی شیرین ادای جیگرو در میاری الهی فدات شم جیگرمامان (گفتم یا نگفتم اینو خیلی باحال میگی)  هرروز که میگذره بیشتر و بیشتر خانم میشی و من به داشتنت افتخار میکنم خیلی از کارها و رفتارهات و دوست دارم ولی بعضی هاش هم هست که یه کوچولو مامان و ناراحت میکنه ولی کلا بگم ازت خیلی راضیم مامانی شکر خدا همونطورکه آرزو داشتم یه دختر خوب و آروم و مودب شدی فقط خدا کنه همیشه همینطور بمونی و باعث سرافرازی همه مایی که دوستت داریم باشی . خدا نگهدارت باشه عزیز دل مامان یه بوس گنده برای یه دختر خوشگل

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)