فرشته کوچولوی من
تولدت مبارک
|
امروز دختر گل مامانی 10 ماهه شدی و از فردا وارد 11 ماهگی میشی باورم نمیشه کوچولوی مامان داره به یه سال نزدیک میشه چقدر دوست دارم مامانی دلم میخواد اینروزها همین شکلی بمون و من با همه شیرین بودنات و عشقی که بهت دارم نفس بکشم از طرفی هم دلم میخواد بزرگ شدن و خانم شدنت و ببینم فقط میدونم که تو همه زندگی مامان شدی خوشگلکم تو این ماهی که گذشت برای راه افتادن بیشتر تلاش کردی و دستت رو به مبلا و دیوار و پشتیهایی که من دور اتاق چیدم برای حفاظت از خانمی . میگیری و راه میری گاهی اوقات هم یه قدم خودت برمیداری و بعد میفتی الهی فدات شم وقتی برای چند دقیقه طولانی وامیستی کلی ذوق میکنی و جوری به مانگاه میکنی که باید حتما تشویقت کنیم بعدم یه دونه از اون نوع ذوق کردن که به قول مامان جون شبیه موش میشی و مخصوص خودت میکنی و دل مارو پر از شیرینی این حرکت نازت میکنی من که انگار جز قربون صدقه رفتنت و بازی کردن با تو کار دیگه ای ندارم .
حالا دیگه میتونی بعضی از کلمات رو کامل بعد از اینکه شنیدی تکرار کنی و انقدر باهوشی که برای به دست آوردن دل ما برای کاری که میخوای بکنی از بعضیهاش استفاده میکنی . چند روز پیش برای اینکه شیرینی که میخوردی رو به بابایی ندی بهش گفتی داگ داگ همون کاری رو که بابایی برای ندادن چایش با تو کرد.
دیروزم که با سعید خاله کلی تو کوچه با کالسکه گشت و گذارکردین رفتین خرید و برگشتین تو هم که کشته مرده بازی کردنی سعید هم که برات کم نمی ذاره یادت باشه که سعید چقدر دوست داره.
دخترکم عسلکم دوستتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت دارم