آرمیتاآرمیتا، تا این لحظه: 14 سال و 9 ماه و 25 روز سن داره

آرمیتا دختراهورامزدا

روز جهانی کودک مبارک

کودکان از تمام ستاره و پرنده ها به آسمان نزدیک ترند   روز جهانی کودک رو به  همه کوچولو های عزیزو بزرگتر هاش خوبشون تبریک میگم دختر گلم روزت مبارک صد سال زنده و سلامت و پاینده باشی عزیزم   ...
17 مهر 1391

دختر شیرین زبونم

سلام دختر گلم عسل مامان شیرین زبونیات هزاربار از عسل شیرین تر انقدر حرفهای جدید و عجیب میزنی که نمیدونم کی و کدومش رو بنویسم برات فقط روزی چند بار از دست تو کارهای شیرینت و حرفهای قشنگت ذوق مرگ میشم .   چند وقتی که میگی مامان دوست دارم شکل تو و بابا باشم منم میگم خوب هستی مامان جون ولی اصرار داری که کاملا اندازه و شبیه ما باشی (حالا چه جوری خدا میدونه) رو دل بابا حمیدی بالا و پایین میپریدی بد جور افتادی خودت بلند شدی از جات یه کمی هم هول کردی میگی عجب احمق شدم من چه بازی های خارق العاده ای میکنم     نور آفتاب افتاده رو موهات میگی مامان نگاه کن موهام مثل طلا شده اونم طلای ناب    ...
17 مهر 1391

تابستان 91

سلام دختر گلم خیلی وقت که نشد چیزی برات بنویسم آخه مرداد ماه رو که مرخصی تابستونی بودم و تو خونه کنار خانمی و بعدم سایت برای پشتیبان گیری بسته بود خلاصه امروز میخوام برات بنویسم تو ایام مرخصی مامانی که به هردومون خیلی خیلی خوش گذشت هر روز نقاشی و بازی و آب بازی میکردیم با هم و کلی خانمی چیزهای جدید یاد میگرفت مخصوصا نقاشی هات که عالی شده رنگ کردنت خیلی خوب شده و مثل همیشه صحبت کردنت شیرین و کامل تر چقدر کتاب خوندیم با هم و کارتونهای قشنگ دیدیم البته چون هوا خیلی گرم بود کمتر بیرون رفتیم و تو خونه با هم سرگرم میشدیم بعضی از روزها هم به مامان جون و بابا جون و خالی فاطی سرمیزدیم . تعطیلیهامون با ایام ماه مبارک رمضان یکی شد. از صبح تا بعد ...
21 شهريور 1391

دخترم تولدت مبارک

  قشنگ ترین صدای زندگی تپش قلب توست با شکوه ترین روز دنیا تولد توست پس برایمان بمان و بدان که عاشقانه دوستت داریم. تولدت مبارك زيباي من           ای تماشایی ترین مخلوق در روی زمین ! آسمانی میشوم وقتی نگاهت می کنم! تولدت مبارک     فردا 5    5     91    آرمیتا خانمی سه        ساله میشه حالا برای خودش خانمی شده با یه دنیا شیرین زبونی  زیبایی و خانمی  مامانی خیلی دوستت داریم و تو بهترین و شیرین ترین و تمام انگیزه زندگی ماهستی دوستت داریم بیشتر از هر چیز...
4 مرداد 1391

تولد مامان محبوبی

 بهترین هدیه من در همه روزهای زندگیم آرمیتای مامانی امسال هم روز تولدم باز بهترین هدیه رو از تو گرفتم ازخونه خاله فاطی بهم زنگ زدی و برام happy birthday روخوندی با آهنگ شیرین و اون تلفظ قشنگت کیف کردم مامان جان الهی که دورت بگردم عزیزترینم دوستت دارم...   ...
19 تير 1391

عمه شدن مامانی

جیگرمامان سلام عسل مامان هزار بار دوستت دارم من عمه شدم و گل دخترم دختر عمه میخوام از ماجراهایی که تو این مدت اتفاق افتاد و حرفهای شیرین دخترم بنویسم روز ٣١ اردیبهشت دایی علی گل که خانمی خیلی دوستش داره به مامان محبوبی زنگ زد. من تو راه خونه بودم و یه بارون خیلی قشنگ بهاری هم می اومد وقتی دایی زنگ زد من تو تاکسی بودم اول یه کم گرفته و ناراحت گفت که ابجی مسیج های من بهت نرسیده گفتم نه داداش من هیچ مسیجی از تو نداشتم گفتم چطور مگه گفت هیچی فکر کنم برای حمید اشتباه رفته (آخه شماره من و بابایی شبیه هم و بعضی وقتها این اشتباه میشه)خلاصه اینکه دایی علی باذوق میخواسته خبر بابا شدنش رو اول به من بده که فکرکرده برام مهم نبوده که جوابش رو ندا...
19 تير 1391

تولد باب الحوائج

    امروز  روز تولد قمری آرمیتا خانمی روز تولد حضرت عباس وقتی متوجه شدم که خانمی روز تولد آقا بدنیا میاد خیلی خوشحال شدم و درجا زندگیت و بیمه حضرت کردم . همیشه سلامت و زنده باشی گلکم ولادت حضرت ابوالفضل عباس(ع) مبارک باد ...
4 تير 1391

عشق آب بازی

سلام عشق کوچیک مامانی فدای همه شیرین زبونیها و کارای قشنگت که هر روز شیرین تر و خواستی تر میشی.بوس گنده ... این هفته حسابی به دختری گلم خوش گذشت هم پنجشنبه هم جمعه رفتیم پارک و دیزین خیلی خوب بود عشق آب مامانی دختری گل خیل حال کرد . همیشه خوب و خوش باشی گلکم ... یادت باشه من و بابایی خیلی دوست داریم   ...
22 خرداد 1391