آرمیتاآرمیتا، تا این لحظه: 14 سال و 9 ماه و 25 روز سن داره

آرمیتا دختراهورامزدا

دخترم خیلی خانم شده

1390/5/18 12:01
نویسنده : محبوب
164 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عشق مامان و بابا

شیرینی من چقدر دوست دارم گلی خانم عزیزترینی برای همیشه

شِـــکـْـلـَکْ هــآے خــآنــــــومـے

مدتی که برات یه ماشین صورتی خوشگل که در اصل قرار شما باهاش آموزش دستشویی رفتن رو ببندید خریدیم و کم و بیش یاد گرفتی که باید چطوری روش بشینی گاهی اوقات هم عروسکات رو میزاری انونرو خیلی بامزه تو به اونا اموزش میدی که اونجا ییش کنند خیلی این کارات بامزست الهی دورت بگردم  مامانی اصلا برای این کار هیچ استرس و فشاری بهت نیاوردم و هنوزم هم خونه مامان جون اینا پوشک میشی و بعدازظهرها که میایم خونه خودمون باز میزارمت کم و بیش چند دفعه ای هم خرابکاریهایی کردی اما من همیشه با خوشرویی باهات برخورد کردم و اصلا هم عجله ندارم که شما همه چی رو خیلی زود یاد بگیری همیشه با حوصله برات توضیح دادم که باید کجا بشینی و کلی وعده جایزه بزرگ و تشویق . خوب تو خانم گلی آخه خودت خیلی باهوشی و همیشه تو همه کارات یه کمی هم جلو بودی مثل همین حرف زدن شیرینت که همه چی میگی و خیلی خوب جمله بندی میکنی و همه اطرافیانت و با این شیرین زبونیات حسابی گذاشتی سرکار دیشب که تو خونه داشتی بازی میکردی یه دفعه خودت سریع رفتی روی ماشینت نشستی منم حواسم به کارام بود که گفتی مامانی بیا جیش کردم وقتی اومد و دیدیم نمی دونی چقدر ذوق کردم از اینکه انقدر قشنگ همه چی رو یاد میگیری کلی تشویقت کردم و بابایی هم بهت ذوق کرد و قرار شد اون جایزه گنده که قولش رو بهت دادیم رو برات بخریم که تو خانم گلی خیلی بامزه جوری که مامان نزدیک بود از گفتن این جمله قشنگت ذوق مرگ بشه گفتی آرمیتا ببریم جایزه بخریم الهی فدات شم که آرمیتا شناس شدی برای من عزیز دلم نمی دونی چقدر خدارو شاکرم که دختر باهوش و قشنگی مثل تو به من بخشیده اگه تو نبودی نمی دونم با فشارایی که مدتی تو محیط کار داشتم چطوری کنار میومدم ولی خوب بودن تو تمام امید و عشقم تو زندگی باعث شده که خیلی بهتر بتونم همه چی رو تحمل کنم خدایا شکر شکر شکر

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)