حوصیله ندالم
عشق مامانی سلام
آخه فدات بشم تو چی میفهمی از حوصله نداشتن که چند روزی یاد گرفتی و تا یه کم از بازیت کم میشه یا گشنت میشه یا هر دلیل دیگه ای که نمی پسندی زود اخمهای قشنگت و میکنی تو هم و میگی که حوصیله ندالم جالب اینجاست که نصف شب که بنا به دلیلی از خواب میپری هم همینو میگی من که شبا خندم میگره از دست این حرفت و بهت میگم چرا مامانی حوصله نداری بخواب صبح میریم برات حوصله میخریم خیلی باحالی دختر شیرینم اونروز رفتیم دم مغازه و شما دو مدل بستنی انتخاب کردی و مامانی برات خرید و بعد که ازت پرسیدم حالا حوصله داری گفتی آره منم گفتم از این به بعد هر وقت که حوصله نداشتی میریم برات میخریم .
حدود دو هفته است که دیگه پوشک نمی شی و خیلی خوب و به موقع میری و تو ماشین خودت کارت و میکنی تو خونه مامان جون اینام یه خرگوش خوشگل داری که کارت و اون تو میکنی و خیلی هم دوستش داری دختر گلم باهوش مامانی که خیلی خوب و به موقع همه چی رو یاد میگیری خدارو شکر و هزاران بار سپاس که منو لایق داشتن گلی مثل تو دونست امیدوارم که بتونم با کمک خودش یه انسان خوب بزرگ کنم و همیشه به داشتنت افتخار کنم
آخر این هفته قراره که با دایی ها و خاله فاطی و مامان جون و بابا جون بریم شمال از همین حالاکلی ذوق میکنی برای آب بازی آخه تو عشق مامانی آب بازی رو مثل بیشتر بچه ها خیلی دوست داری .
دیروز داشتی با مامان جون قران میخوندی و کلمه بسم الله الرحمن الرحیم رو بهتر از بقیه میگفتی نمی دونی چقدر بهت ذوق کردم سوره ناس و توحید رو مامان جون میخوند خانم خوشگلی هم تکرار میکرد البته بیشتر آخراشو میگفتی و مامان جون و بابا جون هم بدتر از من و طبق معمول همیشه کلی قربون صدقت رفتن و ذوق کردند.
هر چیزی که میخوری میاری میخوای تو دهن منم بکنی که میگم روزم بعد تو با اصرار میگی خوب روزه باش اینو بخور مامان بخور دیگه الهی به فدات آخه وقتی روزم چطور بخورم گلکم مامان به قربونت
چند وقتی که مثل دختر خانمهای بزرگتر خاله بازی میکنی خیلی خوشگل سبد برمیداری میری مثلا از دم مغازه خرید میکنی بعد میای برای مامان آش میپزی و با هم میخوریم اولا مثلا رو نمی دونستی چیه مامانی میگفت بهت ولی حالا قشنگ یاد گرفتی که ادای یه کاری رو در بیاری و خودت هم خیلی با مزه میگی مثله(همون مثلا) بچه ها مون رو با هم میبریم سینما و مثله میشینیم جلوی تلویزیون و یه برنامه می بینیم بیشتر موقعها من باید عروسک چاقت که سنگین تر رو بردارم تو هم که یا نی نی یا آنی که خیلی دوستشون داری بعد هم که میایم خونه و با هم غذا میخوریم خلاصه اینکه هرروز که میگذره تو خاله بازیهات شاهد یه سری شیرین کاریاتم که خیلی برام عزیز و حسابی بهم میچسبه آخه تو هم خیلی قشنگ ادا درمیاری هم خیلی خوشگل حرف میزنی یه کارهایی میکنی که دل مامانی حسابی ضعف میکنه برات و اگه چلوندن و ماچ ماچ کردن حسابیت نبود حتما قورتت میدادم شیرینی مامان
تا از راه میرسم میدویی تو پله ها استقبالم و سلام و خسته نباشید با اون لحن شیرینت میگی البته بعضی روزهاهم اول به جای سلام گفتن میپرسی چی خریدی برام بعد من میگم پس سلامت کو اونوقت با خنده و ناز زود میگی سیلاممممممممممممممممممم
قرار شد جشن تولدت رو بعد از ماه رمضون بگیریم آخه اگه خدا بخواد یه مرخصی سه هفته ای تابستونی دارم که میتونیم تو این مدت کلی باهم باشیم و منم به کلی کارهای تولدت برسم خیلی برای این چند روزی که میخوام تو خونه پیشت بمونم خوشحالم مطمئنا به هردومون خیلی خوش میگذره بازی و شعر و تفریح و پارک که تو خیلی دوست داری ...
یه تخته جادویی برات خریدم که نقاشی کردن روش رو خیلی دوست داری و مدام با هاش نقاشی میکشی نقاشیهات هم مثل خودت خیلی قشنگ دخترکم
یه برنامه تو ماه رمضون موقع افطار پخش میشه بنام ماه عسل که خیلی برنامه قشنگیه من همیشه دوستش داشتم و حسابی دم غروبی بهم حس و حال گریه و دعا رو میده ولی خوب همین که مامان بره تو حس دعا یا یه قطره اشک بریزه از چشماش فوری میای با اون دستهای کوچیکت اشکامو پاک میکنی و اینکه خیلی برام قشنگ بود اینکه به مامانی گفتی عزیزم غصه نخور(آخه تو عزیز مامانی هستی )
فدات شم که انقدر مهربونی ودلسوز مامان خیلی خوشحالم که دختری با این احساسات قشنگ دارم خدارو شکر وقتی بهت میگم برای فلانی یا یه چیزی دعا کن سریع دستهای کوچولوت رو به هم نزدیک میکنی و رو به بالا میگری و لبهات رو به هم میزنی یعنی داری یه چیزی میگی ولی آهسته وای که چقدر تو شیرینی این کارهات رو خیلی دوست دارم
یه عالمه بوس برای قشنگترین و بهترین دختر دنیا