آرمیتاآرمیتا، تا این لحظه: 14 سال و 9 ماه و 25 روز سن داره

آرمیتا دختراهورامزدا

یادگیری زبان

1390/9/26 12:21
نویسنده : محبوب
188 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به روی ماه دخترم که صبح با یه بوسه که از دور برای مامان فرستاد امروزم و قشنگ کردو کلی انرژی به مامانی داد . خیلی دوست دارم و خدا رو روزی هزار بار شکر میکنم که دختر باهوش و سالمی به من داده هر روز که میگذره یه حرف جدید میزنی  و یه کار جدید یاد میگیری که بعضی هاش واقعا مامانی و بابایی و اطرافیان رو متحیر میکنه مخصوصا حرفهای بزرگتر ازسنت که میزنی و چیزهایی رو که میفهمی حسابی باهات حال میکنم گلکم

تا حالا چند تا کتاب داشتی که حیوانات و میوه ها و چیزهای دیگه ای توش بوده با نام انگلیسیش ولی من همیشه همون فارسیش رو بهت گفتم ولی جدیدا شروع کردم تا زبان هم بهت یاد بدم . یه کتاب بزرگ با عکسهای زیاد هم چند روز پیش همکار مامانی برات خرید که مدام ورق میزنی و هی میپرسی این چی میشد بعضی کلمات رو خیلی بامزه و خوشگل تلفظ میکنی ..... دیروز خیلی باحال بودی ازت پرسیدم سلام به انگلیسی چی میشه خیلی جدی گفتی سلام انگلیسی وای چقدر با بابایی خندیدیم خیلی زرنگی اینطوری باشه که میترسم استاد زبان شی یه وقت مادری ......... نیشخند

چند تا از جمله های قشنگت:

آزدار اصلش تو فننگی (ایستک توت فرنگی اصل نوشابه گازداره)

چین چینی بده بپوشم اینطوری نمی تونم برقصم

شعر عروسی هاجر رو خیلی بامزه و قشنگ میخونی

(آجر قشندی یه چیزی بگم نخندی  وقتی حنامیزاشی ابلوات و بر میداشی موهاتو با میکردی حالتو سیاه میکردی خوشید خانومودیدی تو صورتش خندیدی تو گفته بودی دلاد عروسی تو بیاد دیدی که دراومد غصه دل اومد)

اگه کسی تو فکر باشه یا عصبانی سریع میگی بالاش عصبانی یا بالاش اخم داره  بعضی وقتها میری وسط ابروهای بابایی رو با دستت میگیری میکشی میگی چرا بالات عصبانی ؟ .... خوب بهت میگیم بابایی شکل ابروهاش اینطوری ولی کیه که قبول کنه .....بابایی باید بزور کلی برات بخنده که  راضی بشی

ازت میپرسم جیگر مامانی کیه میگه آرمیتا عسلی مامان کیه آرمیتا و بقیه چیزها بعد آخرش میگی  پس این که همش شد آرمیتا

تبلیغ گاج رو تلویزیون نشون میده میگی سارا این جا میره کلاس کنکور (هر چی و یه بار میشنوی هر جا زود به خاطر میسپری و بعدا میگی)

فکر کنم روزی یه بار از مامانی تولد میخوای جملت رو اینطوری میگی مامانی ایشالا تولد بگیریم مهمونها بیان باکنکا رو بزنیم دیبار کیک و فوت کنیم (فکر کن هر روز تولد بگیریم چی میشه؟!)

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (3)

الينا گلينا
26 آذر 90 12:11
آفرين آرميتاي باهوش و با مزه و خوشگل .
نرگس
26 آذر 90 12:22
سلام راستین جوجو تو مسابقه شرکت کرده به وبلاگش سر بزن و بعد بهش رای بده کدشم 111 ( اگه از طرحش خوشت امد)
جغله كوچولو
26 آذر 90 14:33
جغله: سلام ... خوبين شما تبريك ميگم وبلاگتون مطالبش خيلي خوبه ...... در ضمن باعث افتخارمه اگر منم به لينك دوستان خود اضافه كنيد... خوشحال ميشم به وبلاگ من هم بيايد ... موفق و سلامت باشيد.